راه رفتن آیلین..............
سلام دختر خوشگلم...............
دیشب منو بابایی کلی باهات کار کردیم و گذاشتیمت لبه مبل و جعبه دستمال کاغذی رو دورتر ازت روی مبل گذاشتیم و با تعجب دیدیم که بعلهههههههههههههههه شما از اون حالت شیرازی در اومدی و راه رفتی.البته با تکیه بر مبل تا به دستمال کاغذی برسی.بابایی انقدر ذوق کرده بود که هی راه به راه بوست می کرد.حالا به ما هم انگیزه دادی که بیشتر باهات کار کنیم.
انشالله بدون کمک مبل هم راه میری و یه روز می بینم که داری می دوی دنبالم.
روزا چه زود می گذرن.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی