فدای سر آیلین.........
سلام کله قند مامانی.........
امروز صبح قبل از اذان یه خواب بد دیدم راجبت که کلی تو خواب برات گریه کردم.از خواب بیدار شدم برات صدقه کنار گذاشتم.تو راه فهمیدیم که شیر و کیک مهد شما خونه جا مونده و نزدیک مهد بابایی رفت سوپری که برات دوباره بخره.وقتی شما رو تحویل دادیم و خواستیم برگردیم یکی از مامانهایی که بچشو مهد می ذاره یکهو از پشت زد به سپر ما.یه خط افتاد که رنگش رفت و لامپ ماشین هم شکست
هیچی دیگه چون می شناختیمش و باهاش سلام علیک داشتیم بابایی گفت نمی خواد خسارت بدین.سپر ماشین خانومه که رفت تو هیچی.بیچاره از ترس موقعی که خواست دوباره سوار ماشین بشه و روشنش کنه حواسش نبود بازم دنده عقب گرفت .ولی اینبار چیزیمون نشد.
اینم تعبیر خواب مامانی.........
بابایی گفت فدای سر دخترم.خوب شد دخترم چیزیش نشد........انقد کیف کردم که نگو.ولی الان یه کم دپرس شدم.آخه ماشین نو بود و اول صبحی حالمون گرفته شد.نمی دونم چه حکمتی داشت.اگه ما شیر و کیکت رو جا نمی ذاشتیم الانم تصادف نکرده بودیم.شاید می خواست یه اتفاق دیگه بیوفته که خورد به ماشین.به هر حال خداروشکر که هممون سالمیم.
این روزا بلاتر شدی و دیگه حرفه ای راه میری.......
کلمات جدیدت:
موتور...........دوتور
دکتر..........دوتور
مرغ.......غرغ
طوطی.........طوطی
شتر...........شتر
دستشویی.........دتویی...........گاهی هم می گی دتویی دارم
دمپایی.........پاپایی
سس.......با نوک زبون می گه سس
نون...............نونو
هر چیزی که چرخ داشته باشه یا مثل قایق آدم توش بتونه بشینه و جایی بره رو می گی آشین(یعنی ماشین)
قشنگ همه جای بدنت رو بپرسم جواب میدی.قبلا که می دونستی تند تند جواب نمی دادی ولی الان دوست داری جواب بدی.......
راستی گوشی مامانی هم پیدا شد.زیر کفی ماشین بود.صندلی عقب