جالبه
o از کسی که کتابخانه دارد و کتاب های زیادی می خواند نترس، بلکه از کسی بترس که تنها یک کتاب دارد و آن را مقدس می پندارد . . . .
o هستند کسانی که روی شانه هایتان گریه میکنند ولی وقتی شما گریه میکنید دیگر وجود ندارند ....
o مهم نیست چه مدرکى دارید، مهم این است که چه درکى دارید ....
o از درد های کوچک است که آدم می نالد، وقتی ضربه سهمگین باشد، لال میشوی ...
o اگر باطل را نمیتوان ساقط کرد، می توان آن را رسوا ساخت و اگر حق را نمیتوان استقرار بخشید، میتوان آن را اثبات کرد، به زمان شناساند و زنده نگه داشت ! ...
o به یک جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی رنج را نباید امتداد داد، بلکه باید مثل یک چاقو که میبرد و از میان چیزها میگذرد، از بعضی آدمها بگذری و برای همیشه تمامشان کنی ....
o آرزو سرابی است که اگر نابود شود، همه از حس تشنگی خواهند مرد . . .
o چقدر سخت است همرنگ جماعت شدن، وقتی جماعت خودش هزار رنگ است ...
o به شهادت تاریخ میگویم : هر گاه روزگار خواسته تفکر فاسدی را رسوا کند به او قدرت مطلق داده است ...
o آموختن تنها سرمایه ای است که ستمکاران نمی توانند آن را به یغما ببرند ....
o سخنی از ناپلئون : هرگز اشتباه نکن، اگر اشتباه کردی، تکرار نکن، اگر تکرار کردی، اعتراف نکن، اگر اعتراف کردی، التماس نکن، ولی اگر التماس کردی، دیگر زندگی نکن !!!
o بزرگترین مصیبت برای یک انسان این است که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته باشد، نه شعور لازم برای خاموش ماندن (ژان دلابرویه)
o مهم نیست که چه اندازه می بخشیم، بلکه مهم این است که در بخشایش ما چه مقدار عشق وجود دارد ...
o قصه عشقت را به بیگانگان نگو، چرا که این کلاغهای غریب بر کلاه حصیری مترسک نیز آشیانه می سازند ...
o اگر ۴ تکه نان خوشمزه باشد و شما ۵ نفر باشید، کسی که اصلا از مزه آن نان خوشش نمی آید و آن را نمی خورد (( مادر )) است ...
o تولد و مرگ را درمانی نیست، مهم این است که فاصله میان این دو را شاد زندگی کنیم ...
o هستند مردمانی که خویشاوندان آنها از گرسنگی میمیرند ولی در عزایشان گوسفندها را سر میبرند ...