کله قند ماکله قند ما، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره
زندگی مامان و بابازندگی مامان و بابا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

کودک خلاق فردا...........

درمان بیماری های کودکان...........تجربیات خودم برای دخترم

  تب   توصیه در مواقع حساس:   اولا تب رو همیشه جدی بگیرید.یا عفونت کرده یا داره عفونت می کنه http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%A8 لینک بالا در مورد تب هست.بد نیست یه مروری کنید. تب بی دلیل:اگه بچه بی دلیل تو خونه تب کرد اولین کارهایی که می تونید انجام بدید : 1-استفاده از تب سنج:دمای 35-36درجه یعنی حالش خوبه .دمای 38تا 39 درجه رو جدی بگیرید.40درجه خطرناکه که معمولا به تشنج نزدیکه و خدایی نکرده نباید بی خیالی طی بشه. توصیه:در صورت داشتن تب از 36تا39درجه ابتدا بچه رو پاشویه کنید.بهترین کار حمام کامل بچه است.دخترم نمی ذاشت پاشویش کنم و من مجبور بودم حمام کامل بدمش.اگه توی وان داخل آب گرم نمک ...
31 تير 1393

ماجراهای کله قند خونه ما...................

سلام خوشگل مامانی.............. امروز بالاخره بعد یک ماه فکر کردن یه تصمیماتی گرفتم راجب وبلاگت.اینجا نمی گم که امکان داره مدیریت وبلاگ برام یه خواب هایی ببینه.خخخخخخخ شاید وبت رو به سایت تبدیل کردم.تو نت سرچ کردم دیدم هزینه ای نمی شه ولی حداقل دستم خیلی باز می شه. شاید این وبت رو کتابچه کردم و برات چاپ کردم. الان 3 روزه که تب داری و دکتر شیاف و کیتوتیفن و سفیکسیم برات نوشته. می خوام این بار پزشکی رو که دکتر انداخته رو دوشم و هر روز به معلوماتم اضافه می کنه رو برات تبدیل به یه کتاب یا سایت کنم. امروز زنگ زدم مهد و گفتن تب نداری.خداروشکر سفیکسیم داره اثر می کنه.البته ما بین این داروها مامانی داره گیاه درمانی می کنه.گل ختمی...
24 تير 1393

ادای کلمات..............

سلام فندق مامان........... دیروز برای اولین بار به توپ گفتی :پوپ........انقدر ذوق کردم که نگو یه کفش جغجغه ای هم برات خریدیم و کلی ذوقشو کردی.موقع خواب هم از پات در نمی آوردی که به زور در آوردم که راحت بخوابی.همش هم تو بغلت می گرفتی که ازت نگیریمش....... بهت می گفتم کفش صورتی داری؟با سر تائید می کردی و می گفتم بگو صورتی.به زبون خودت تکرار می کردی. کیفتو نشون می دادم و می گفتم بگو زرد...و شما تکرار می کردی. این یعنی داری بزرگ می شی. چند وقت پیش هم که باران گریه کرد اداشو در آوردی و هممون رو خندوندی.......عکساتو سری بعد می ذارم.
7 تير 1393

دختر محبوب من.........

سلام کله قند مامان............ بالاخره بعد مدتها  اومدم وبت رو با عکس خودت آپ کنم.آخه به خاله مهسا قول داده بودم زودی  عکستو تو وبت بزارم ولی هرروز سرکار سرم خلوت نمی شدو  یادم می رفت.خاله مهسا یه فندق تو دلش داره که یه ماه دیگه از آسمون میاد تو بغلش.قراره اسمشو بزاره پارسا.علیرضا هم داداش بزرگه می شه و باید مراقب داداش کوچیکتره باشه. الهیییییییییییییییییییییی به سلامتی بدنیا بیاد.............. خب از کجا شروع کنیم؟ اول اینکه همین 2-3 شب پیش بود که رفته بودیم ستاره جنوب و داشتیم خرید می کردیم که دیدیم یکهو شما ذوق کردی و خندیدی .برگشتیم دیدیم بعلهههههههههههه!!!!!!!!!!!! از این ماشین کرایه ای ها که برای بچه هاست...
5 تير 1393

دندون آسیاب دومی............

سلام خوشگل مامان.............. دیروز یعنی 6 خرداد ماه فهمیدم که دندون آسیاب سمت راستیت هم داره بیرون میاد.آخه لثت 2 ماهی درگیرش بود و ورم داشت.دیروز یه مروارید سفید اندازه یه نقطه ازش بیرون زده بود و یه کمی زخم هم شده بود.خیلی باید هواتو داشته باشیم آخه اگه مثل اون یکی آسیابت بخوای درد بکشی خیلی بد می شه.چون مامانی طاقت درد کشیدنتو ندارم. راستی این 3 روز:14و15و16 خاله شیرین و خاله شعله اینا دارن میان خونمون و قراره کلی با هم خوش بگذرونیم.  
7 خرداد 1393

4 تا دندون با هم............

سلام خوشگل من......... بهترین روزای یه مادر و دختر دارن همینجوری هدر می رن.یادمه تو بارداری کلی برات نقشه کشیده بودم که مثلا از یک ماهگی تا یک سالگی باهات رنگها رو کار کنم یا بازی هر ماه رو سر همون ماه انجام بدم.البته با تمام مشغله کاری  و خستگی بعد از کار تاحدی باهات کار کردم یا به مادر جون سپردم که بهت یاد بده ولی تو دلم موند که خودم پیشت باشم.الان که دارم اینا رو برات می نویسم بغض گلومو گرفته .تو دیروز بازم سرفه می کردی و من می ترسم که بازم مریض بشی  و نتونم بهت برسم.مهد کودک که مثل مادر آدم دلسوزی نمی کنه.هر چند مربیات خوبن ولی بازم دلم راضی نمی شه. همه این اتفاق هم برای اینه که دیروز کولر روشن شد.حالا خوبه مستقیم زیر باد ک...
30 ارديبهشت 1393