کله قند ماکله قند ما، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره
زندگی مامان و بابازندگی مامان و بابا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

کودک خلاق فردا...........

عكسهاي آيلين قشنگم ********29تير 92

اين عكس منو بابامه.اينقدر دوسش دارم كه نگو.بابامم منو دوست داره ، آخه از وقتي از سركار برگشته با اينكه خسته بود باهام بازي كرد و نازم داد. هركي بخواد منو بابامو از هم جدا كنه با همين مشتم مي زنمش.پس چي......... من كلا عشق دوربينم.تا لنز دوربينو مي بينم همين طور بهش خيره مي شم. ببين از الان رو پاهاي خودم وايسادم...... عاشق خنده قشنگتم دخملم.     ...
29 تير 1392

عكسهاي آيلين قشنگم ********28تير 92

  قربون خندهاي قشنگت برم من.الهي هميشه بخندي و شاد باشي دختر قشنگم سلام................. ديروز جمعه بعد از حموم كلي ازت عكس گرفتم.......قربونت برم كه مظلومي... ديروز كلي آغو آغو كردي و باهام حرف مي زدي .وقتي اداتو در مياوردم همش مي خنديدي.. تا دير وقت هم مي خواستي باهام بازي كني..........فداي شيطوني هات ...
28 تير 1392

ماه مبارك رمضون و آيلين خانوم شكمو......به من راي ميدي؟

سلام دختر قشنگم.قربونت برم كه معلوم شده شما شكمويييييييي. تا نوشابه مي بيني كلي جيغ و داد مي كني كه به منم بديد.حتي براي زولبيا داشتي خودتو مي كشتي. راستي ماماني يادم رفت تو پست قبلي بگم كه وقتي رفتي درمانگاه براي واكسن،وزنت 7 كيلو 600 و  قدت 63 سانت بود.قربون قدو بالات   در جواب دوستاني كه مي گن به بچه نديد بايد بگم عزيزان من براي عكس جلوي دهنش گذاشتم.مگه ديوونه شدم الان بهش زولبيا بدم.نوشابه هم كه براي خودمون ضرر داره چه برسه به بچه ...
26 تير 1392

اولين غذاي كمكي آيلين

سلام دختر قشنگم....... امروز شما اولين غذاي كمكيتو خوردي .البته 2 قاشق چاي خوري.اونم لعاب برنج بود.چه با اشتها مي خوردي.خيلي هم دوس داشتي.وقتي كه ظرفو بردم كلي جيغ زدي كه دوباره بيار.ولي بعدش ديدم منظورت اينه كه قاشق رو بده به خودم. اي شيطون.ميخواي خودت كاراتو انجام بدي خوشگلم؟قاشق رو كه گرفتي آروم شدي.اول خورد به سرت بعد به لپت و آخر رفت تو دهنت.فداي اون تلاشت برم من سرلاك هم خيلي دوست داري.البته از نوع خونگيش .دكي گفت مورد نداره.اگه نساخت بزار كنار .از 6 ماهگي بده.ولي اين جور كه معلومه خوب ساخته.اينم عكساش تو عكساي بالا موفق شده بود كه قاشقو بگيره       ...
26 تير 1392

عكس منو دختر خالم باران ................. 18تير92

ديشب رفته بوديم خونه دختر خالم اينا.خاله تا منو ديد كلي منو چلوند و بوسم كرد.منم خيلي براش خنديدم. باران خواب بود.وقتي بيدار شد و عمو وحيد هم از سر كار اومد باهم كلي بازي كرديم.اينم عكساش: دختر خالم (باران) 2 ماه و 7روز ازم بزرگتره.خوشگله مگه نه؟منم خيلي دوسش دارم.   ما خيلي وول مي خورديم.بابايي كلي ازمون عكس گرفت تا اين چن تا درست از آب در اومد. اي بابا يكي منو بگيره من تعادل ندارما.الانه كه بيوفتم.باران جونم كمكككككك اينم يه عكس خوشگل از دختر خاله نازم كه من خيلي دوسش دارم. اينم يه عسك به ياد موندني از منو و بابايي و باران جون. اينم روروئك بارانه كه من نشستم توش.خيلي حال مي ده. مي خوام ...
18 تير 1392

عكسهاي دختر قشنگم.................17تير 92 ............عكساي حموم و بعدش

اينجا دختر قشنگم داره آماده مي شه كه بره حموم....خيلي ذوق داره       مامان جونم دقت كردي از وقتي كه همه وسايلامو بردي خونه مادر جون ديگه هيچي برام تو خونه نذاشتي؟آخه همه عكسام رو كيسه خوابمه كه سفره كردي زيرم خوب حداقل تشكمو نگه مي داشتي با محبت به مامانم نگاه مي كنم شايد زودتر بغلم كنه.منو مامانم عاشق هميم دلتون بسوزه غافلگير شدم.آخه مامانم رفت و بابايي اومد كه منو بياره حموم.البته تو بغل بابا بودن هم يه صفاي ديگه اي داره.همش براش ناز مي كردم و اونم منو مي بوسيد بابايي مي خواي عكس بگيري؟ منم عاشق آب بازيم. آخيييييييييش تنم حال اومد.بازم بريز مي خواي چيكار كني؟دِهَ.زودي بگي...
17 تير 1392

هندونه خوردن من

سلام.هفته پيش بود كه لثم خيلي مي خاريد و همش مشتم تو دهنم بود.لثه گيرم جواب نداد.هي مي خواستم دست ماماني رو بخورم كه ماماني يه كم هندونه به دهنم كشيد.خودتون نگاه كنيد ببينيد چي شد. خيلي خوشم اومد. ذوق كردم عجيب. تو اين فكر بودم كه چه جوري يه كم ازش بخورم. بالاخره تونستم يه تيكشو با لثم جدا كنم.همون لحظه ماماني فهميد ماماني اون تيكه كنده شده رو از دهنم در آورد.ولي زورم گرفت .آخه با كلي مكافات ازش كنده بودم. ماماني:الهي قربون دخمل شيطونم برم من.اگه مي خوردي خفه مي شدي خوب. ...
10 تير 1392