کله قند ماکله قند ما، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره
زندگی مامان و بابازندگی مامان و بابا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

کودک خلاق فردا...........

تب 39 درجه..........

1392/8/4 15:26
نویسنده : ماماني
1,631 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر نازمممممممم.

فدای صبرو  تحملت بشم من که وقتی مریض هم هستی آرومی.......چشم حسودات کوررررررررر

اصلا فکر کنم چشمت کردن.

از 5 شنبه صبح تب داشتی و داغ داغ بودی.زهرم رفت.آخه اینجوری ندیده بودمت.اولین بارت بود که مریض می شدی.هم پاشویت کردم هم مسکن دادم و هم سفیکسیم تا خوب بشی....دکترت هم که روزای تعطیل نیست.بدشانسی آوردیم و شما 2 روز تب کردی......این دو روز ساعت 4-5 صبح می بردمت حموم که تبت پائین بیاد.خیلی روزای بدی بود.....دیروز صبح بردیمت بیمارستان کودکان که بازم اونجا دکتر بدرد بخور نبود.یه دکتر عمومی گذاشته بودن که الف رو از تیر چراغ برق تشخیص نمی داد.اعصابم خورد شد.همون دارویی که بهت می دادمو دوباره نوشت....فقط یه زادیتن اضافه کرد که حساسیتت از بین بره.....می گم دکتر بروفن برای بچه خطرناک نیست.آخه شنیدم اگه بچه تحمل نکنه خدای نکرده ضایعه مغزی به بار میاره زبونم لال..می گه من گیج شدم یعنی چی؟قیافه من دیدنی بودعصبانی

مثله خنگا نشسته مریض ویزیت می کنه.گفتم هیچی ..........

دیشب به حدی تبت بالا رفت که داشتی تو تب می سوختی.بردیمت حموم و تو وان حموم یه کم آب بازی کردی تا 2 درجه تبت پائین اومد.دوباره نزدیک سرکار رفتن تب داشتی ولی خفیف بود.از سرکار هم به مادر جون که زنگ زدم گفت تب نداری که خیالمو راحت کرد.بمیرم برات که زبون نداری و ناله هم نکردیو  فقط هی این پهلو به اون پهلو می شدی...............فدای مظلوم بودنت..........

از این به بعد رو عکسات رمز می ذارم که چشمت نکنن............

مادر بزرگ و پدر بزرگتم که از شیراز اومدن بهشون فکر نکنم خوش گذشته باشه آخه همش درگیر مریضی تو بودیم.البته این دو روز با اون حالت مهمونی هم بردیمت تا روحیت عوض بشه یا لب دریا بردیمت ولی مطمئنم بهت خوش نگذشته آخه این داروها گنگت کرده بودن و زیاد تحرک نداشتی......

حالا امروزعصر بعد از کار میریم مطب دکتر خودت که فوق تخصص کودکانه........دکتر رحمتی

 

دردو  بلات تو جون مامانی...........

غصه هات برای من...........

فقط....................

 

تو خوشحال باش و سالمماچ

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان مهراد
4 آبان 92 18:50
ای جانم خاله جون. شاید به خاطر دندون درآوردنش باشه چون مهراد هم تب و لرز شدید داشت.
در هر صورت رمز رو به ما هم بدید.
خاله جون سالم باشی همیشه


نه دکتر که بردم گفت گلوش درد می کنه.باشه حتما رمزو میدم به شما.مرسی از لطفت