کارهای جالب این روزای کله قند مامان..................
این روزا خیلی بامزه شدی چند روزی هست که وقتی تو عالم خودتی و داری با اسباب بازی بازی می کنی عجیب غزیب حرف می زنی و آخر حرفاتم می گی دیگه دیگه دیگه....................انقدر قشنگ می گی که خوردنی می شی فدات شم...........
الان دو روزه که ویتان رو که می خوام بهت بدم تف می کنی .نمی دونم چطوری به خوردت بدم.کلک هم برای بار اول فقط جواب میده چون زود می فهمی گولت زدیم دفعه بعد گول نمی خوری.........
دیشب رسما ادای منو در میاوردی سر شام.........بهت چشمک می زدم دوتا چشماتو بازو بسته می کردی و یه حالتی با عشوه نگاتو ازم بر می داشتی.ما مرده بودیم از خنده.مادر جونم هی قربون صدقت می رفت........یعنی دیشب با حرکات چشمات کلی ذوق زدمون کرده بودی .............آی خندیدیم.........
تازه یاد گرفتی می گی بده بده...........مثلا یه چیزی رو می خوای ازمون بگیری میگی بده!!!!!
پریشبم که تصادف کردیم و بابایی تا 10 و نیم شب درگیر بود که خداروشکر به خیر گذشت...........صدقه سر تو......