گردنبندی برای دخترک (شعر کودکانه)
1391/5/9 8:45
1,460 بازدید
پیامبر مهربان
توخانه ی تمیزش
نشسته بود حرف می زد
با دوستان عزیزش
دخترک قشنگی
نشسته بود همان جا
بازی می کرد، می خندید
نگاه می کرد به آنها
پیامبر از جیب خود
گردن بندی در آورد
با مهربانی، آن وقت
دخترک را صدا کرد
با شادمانی آن را
گردن دختر انداخت
صورت ناز دختر
شکفته شد، گل انداخت
منبع:سایت آل بیت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی