تب و ویروس ..............
از اونی که می ترسیدیم سرمون اومد.تبت هی قطع و وصل می شه.دوباره دیشب بردیمت بیمارستان کودکان که دکترش تورو ببینه که الحمدلله یه دکتر بدرد بخورم اونجا پیدا نشد.بهش داروهایی که بهت می دادیم رو گفتیم گفت همیناست دیگه ولی بچه حساسیت داره......باید بخور بدین تا ریه هاش صاف بشه.ما هم دستمون از همه جا کوتاه بود رفتیم بخورت دادیم تو بیمارستان.تا شب خوب بودی.دکتر قبلی گفته بود اگه بچه اسهال شد بهش ماست پروبیوتیک بدین تا خوب بشه.دیشب که دیدم اسهال شدی و بهت از اون ماست دادیم.
من نمی دونم کی به این دکترها مدرک داده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟یا دکترهای بندر انقدر بیسوادن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟یا چون کسی نیست بالاسرشون نظارت کنه مردم رو موش آزمایشگاهی فرض کردن..........
اولش گفتم ندم چون ماست برای گلو درد خوب نیست ولی بعدش گفتم خوب دکتر داده.دارو هم که می خوره.حداقل اسهال نشه.از ساعت یک شب تا صبح نمی تونستی درست نفس بکشی.خلط تو گلوت جمع شده بود و هی از این پهلو به اون پهلو می شدی.کلافه شده بودی و همش شیر می خواستی تا آروم بشی.بروفن هم اثر نکرد چون همه رو بالا آوردی.تب شدیدت باعث شد ساعت 5 ببریمت بیمارستان کودکان و بخورت بدن تا شاید یه کم بهتر بشی...........خدایا برای هیچ بچه ای نخواد.......اونایی که بچه دارن می فهمن من چی کشیدم........ولی خوب شرایط شرکت طوریه که نمی شد مرخصی بگیرم و به پیشنهاد خاله معصومه ، تورو گذاشتم خونه خاله.بنده خدا از کله سحر منتظرمون بود.چون تایممون کم بود و نمی شد برگشت خونه تا غذاتو هم بیارم خاله گفت من جدا براش درست می کنم.حالا موندم خودش با یه بچه نمی تونست به کارا برسه حالا شده 2 تا.خدا بهش کمک کنه.آخه شما هم حال نداری گلم..............انشالله با این دارو ها تا آخر هفته خوب بشی عزیزم.........برات یه آش رشته نذر کردم که خوب شدی برای سلامتی تو و آقا امام زمان بپزم........
کاش مادر جون بود............................................