ماجراهای آیلین و مهد کودک زیتون........
سلام دختر گلم ......... اگه به تعداد پستهای وبت یه نگاه بندازی می فهمی که برام خیلی مهمی گلم........ امروز که می خواستیم بزاریمت مهد کودک خیلی ذوق داشتی.......یادمه 2 روز اول بعد از گرفتنت از مهد کودک افسرده بودی و شیطنت نمی کردی..... خداروشکر مربی و مدیر و خاله کفایه و خاله مهری و بقیه خیلی باهات خوبن........ خداروشکر مهد رو قبول کردی و دوست داری بری اونجا...... خداروشکر حالت بهتره و سرما خوردگی نیست و یه حساسیت کوچولوئه که با یه اسپری بینی حل می شه..... امروزم وسط کارم بیرون بودم گفتم بیام بهت سر بزنم و ببینم در چه حالی هستی که خداروشکر حالت خوب بود.خاله کفایه داشت بهت می رسید تا منو دیدی ذوق کردی .فکر کردی می خوام بیام د...
نویسنده :
ماماني
9:44