کله قند ماکله قند ما، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره
زندگی مامان و بابازندگی مامان و بابا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

کودک خلاق فردا...........

کارهای جالب این روزای کله قند مامان..................

این روزا خیلی بامزه شدی چند روزی هست که وقتی تو عالم خودتی و داری با اسباب بازی بازی می کنی عجیب غزیب حرف می زنی و آخر حرفاتم می گی دیگه دیگه دیگه....................انقدر قشنگ می گی که خوردنی می شی فدات شم........... الان دو روزه که ویتان رو که می خوام بهت بدم تف می کنی .نمی دونم چطوری به خوردت بدم.کلک هم برای بار اول فقط جواب میده چون زود می فهمی گولت زدیم دفعه بعد گول نمی خوری......... دیشب رسما ادای منو در میاوردی سر شام.........بهت چشمک می زدم دوتا چشماتو بازو بسته می کردی و یه حالتی با عشوه نگاتو ازم بر می داشتی.ما مرده بودیم از خنده.مادر جونم هی قربون صدقت می رفت........یعنی دیشب با حرکات چشمات کلی ذوق زدمون کرده بودی ............
5 دی 1392

اولین یلدای آیلین..................

دیشب اولین یلدات بود کله قند مامان.............. مادر جونم باهامون بود.اول رفتیم برای انتخاب عکس 9 ماهگیت.آخه تازه عکس گرفته بودی و هنوز از بین عکسها،عکس دلخواه رو انتخاب نکرده بودیم .بعد رفتیم خرید هندونه و بستنی برای شب یلدا............. این اولین شب یلدایی بود که تو مادر جون رو اختصاصی پیش خودت داشتی........خیلی ذوق کرده بودی.همش تو ماشین باهاش دالی موشه می کردی.....فدات شم..................   یادم رفت ازت موقع هندونه خوردن عکس بگیرم.ولی اشکالی نداره با یه عکس توپ جبران می کنم.
1 دی 1392

شب یلدا

    سی ام آذره و یک  شب زیبا یه  شب بلند به اسم شب یلدا شب شب نشینی و شادی و خنده شبی که واسه ی همه خیلی بلنده همه ی اهل خونه خوشحال و خندون آجیل و شیرینی و میوه  فراوون شب قصه گفتن و یاد قدیما قصه ی لحاف کهنه ی ننه سرما شب یلدا که سحر شد،فصل پاییز میره جای پاییز رو زمستون می گیره ننه سرما باز دوباره برمی گرده کوله بارش رو پر از سوغاتی کرده شاعر: خانم مهری طهماسبی دهکردی ...
27 آذر 1392

سؤال

          سؤال دویدم ودویدم به یک سؤال رسیدم کیه که توی دنیا ماهی می ده به دریا؟ برف و تگرگ می سازه درخت و برگ می سازه؟ به بلبلا آواز می ده به موش دم دراز می ده به آدمها خواب می ده آفتاب و مهتاب می ده جواب تو آسونه خدای مهربونه هر بچه ای می دونه ...
27 آذر 1392

سلام بابا...

    سلام بابا... شب شد و باز دوباره پیدا شده ستاره ماه دوباره تابیده روز چی شده ؟ خوابیده تَق تَق تَق ، تَقانه بابا آمد به خانه صدای پا شنیدم از جای خود پریدم سلام بابا ، بفرما ! خسته نباشی بابا بوسۀ داغ و لبخند عطر شکوفه و قند دو دست گرم و خسته پاکت و کیف و بسته سیب و انار ، گلابی شب شده سبز و آبی   منبع:asemoni.com   ...
27 آذر 1392

شعر های کودکانه

  یه روز بابای نی نی    وقتی اومد به خونه          آورد برای نی نی        یه چتر بچه گونه       حالا نی نی به چترش      خیلی علاقه منده گاهی اونو میبوسه     باز میکنه میبنده           گاهی توی حیاطه  میگیره چترو بالا        ولی هنوز یه بارون         نیومده تا حالا هر روز به ابرا میگه     بارون بشی...
25 آذر 1392

جوجه ای که تا قبل یک سالگی 6 دندان دارد.........

جوجه کوچولوی من سلامممممممممم............ فدات بشم که عجله داری تو دندون در آوردن.......پریشب تا صبح همش درد کشیدی.....نزدیکای صبح بهت استامینوفن دادم تا آروم بشی.آخه نمی خوام بهش عادت کنی.......جمعه داشتی می خندیدی یه نگاه به لثه بالات کردم و بعلههههههههه  دندون نیش و پیش سمت چپیت هم می خوان در بیان .آخه هم لثت ورم کرده و هم انگار داره شکاف می خوره چون شبیه یه خط برش شده جای دندونات.عزیزم که فقط در حد ناله کردنه درد دندونت.فدات شم که اهل گریه و جیغ نیستی.درد 4 تا دندون خیلی سخته.قربونت برم حتما می تونی تحمل کنی که خدا می خواد یکهو بهت 4 تا دیگه دندون بده دیگه!!!! راستی دیروز(جمعه) یه صدایی از خودت در میاوردی که ما همش اداتو در میاو...
16 آذر 1392

چهارمین دندون آیلین...................

فکر کنم آیلین کنترات برداشته ، آخه دیشب که مشغول بازی با هم بودیم دیدم دندون پیش سمت راستیش هم داره می زنه بیرون.یعنی نصف مرواریدش رو دیدم.کلی ذوق کردم............. فکر کنم تا یک سالگی 6 تا رو دیگه داشته باشی............. مین دندونت مبارکت باشه مخملم......خدا هوای تپلهای شکمو رو هم داره.خخخخخخخخخخ ...
14 آذر 1392